لحظه هايي که نيامدند را مي شمارم ؛ و به خيال گرم فردا ؛ امروزم را مي کشم ؛ و فردا را امروز مي کنم ؛ گل سرخي برايت هديه آوردم ؛ گل سرخي که آگر زود بيايي پژمرده نخواهد شد ؛ دلم مي خواهد امروز بيايي ؛ فردا دير است ... سلام مهربون آپم و منتظر ...........
ديروز چه شوقي داشتم
براي آنچه امروز در دستان من است !!!
و اينک لبريز انتظارم
براي فردايي که نميدانم )و من با اين جمله ات كه خيلي موافقم...راستي مرام خونه به روزه و من منتظرت
به نام دل...سلام مينا جون...خونه ي نو مبارك...راستش يه كم گيج شدم...گفتم نكنه اشتباهي در زدم!
من كه مي خوام پست آخر رو بنويسم اما اصلا فرصت نمي كنم...راستي ديگه تو وبلاگ قبلي نمي نويسي؟
موفق باشي نازنين