وبلاگ :
بهار بانو
يادداشت :
انتظار.....
نظرات :
3
خصوصي ،
37
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سمند
سلام... از اظهار لطفت ممنون... وبلاگ قشنگيه... متني كه نوشتي من رو به ياد يكي از داستانهاي جك لندن انداخت به نام جويندگان طلا... در جريان تب طلا در آمريكا چند نفر بودند سالها مشقت و دربدري و كوه نوردي و بيابان گردي كردند اما طلا پيدا نكردند، بالاخره يكيشون نشست روي يه سنگ و گفت: طلا همون جواني و نيروي شگفت انگيز جواني ما بود كه در حسرت و انتظاري پوچ از دستمون رفت... داستان جالبي بود اگه تونستي بخونش... شاد و سربلند باشي...