چه انتظار عظيمي نشسته در دل ما
هميشه منتظريم و كس نمي آيد
صفاي گمشدا آيا بر اين زمين تهي مانده باز مي گردد؟
اگر زمانه به اينگونه
_ پيشرفت اين است
مرا به رجعت تا غار مسكن اجداد
مدد كنيد كه امدادتان گرامي باد
هميشه دلهره با من
هميشه بيمي است
كه آن نشانه صدق از زمانه برخيزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگريزد
هميشه مي گفتم :
چقدر مردن خوب است
چقدر مردن
_ در اين زمانه كه نيكي حقير و مغلوب است
خوب است.
مينا جان سلام . هميشه تا سختي انتظار نباشه لذت با هم بودن هم نخواهد بود.